بهزاد جانبهزاد جان، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 15 روز سن داره

بهزاد عشق بابایی

سفرتهران

                         بازم بهزادکوچولوهمراه مامان جون وباباپرهام وعموپوریاوزن عمورفت   مسافرت   پسرکوچولومسافرت باقطارراتجربه کردداخل کوپه آرام وقرارنداشت     همش می خواست بره بیرون وبه کوپه های دیگرسربزنه   رفتیم تهران خونه خاله باباپرهام چندروزی اونجا بودیم    بچه های خاله پریاکلی بابهزادبازی میکردندبه پردیس میگفت نانا   خیلی خوب بودخوش گذشت دوروزهم بارندگی بود بازم رفتیم مرکزخریدپسرکوچولوخسته شدوخواب رفت ...
30 آبان 1391

عیدقربان

                    دیروزطبق سنت هر ساله خانواده باباپرهام رفتیم پاریز   آخه باباجون محمودبع بعی خریده بودکه برای عزیزان ازدست رفته اش قربانی کند   پسرکوچولوشیلنگ آب برداشته بودتابه بع بعیهاآب بده   موقع گوشت خردکردن شیطون به باباجون کمک کرد     باساینامیرفتن داخل باغچه می خواستن اناربچینند   ولی بهزادنمی توانست باکمک باباجون یکی چید   عصرباآمدن مهرسا  ساینا  خوشحال شد   دیگه باپسرکوچولوبازی نمیکرد   باباجون کمال...
6 آبان 1391

خانه باغ پاریز

    آخ جون جمعه داریم میریم خونه باغ پاریز    باباجون بع بعی خریده قراره قربونی کنند   نیدونم اگه بع بعی ببینم میترسم یانه   امسال دومین سالیه که من عیدقربان هستم   قراره سایناومهرساهم بیایندهمیشه باهم بازی می کنند     به منم میگن نی نی کوچولو         ...
4 آبان 1391

آموزش بهزاد

باباجون ومامان جون رفتن برام باما خریدن که بتونم خوشمل یادبگیرم     باباپرهام هم برام لب تاپ آموزش قران وعموفردوس خریده   دوست دارن که من بشینم وگوش بدم ویادبگیرم اگه من بشینم کی شیطونی کنه     ولی حرف باباجون گوش میدم وکنارش می شینم                 ...
29 مهر 1391

سفربه قشم

سلام ببخشیدکه چندوفتی نتونستمم بیام به وبلاگ   بهزادکوچولوا خه اینترنت قطع بود     ١٤مهرپسرکوچولوهمراه بامامان حون وعموپوریاوزن عمو   وباباپرهام       رفت بندرعباس   اخه عموپوریامی خواست بره قشم   واسه نی نی کوچولوش سیسمونی بخره   شنبه صبح بلندشدیم رفتیم پاساژتاواسه شاهراده خانم   سیسمونی بخریم تاعصرخریدوانجام دادیم   داخل هرمغازه که میشدیم پسرکوچولوشیطونی میکرد   می خواست خودش راه بره ودست به وسایل بزنه   گل پسردرحال انتخاب کالسکه ودوچرخه برای شاهزاده خانم    ...
25 مهر 1391
1